مهمون
شنبه, ۸ بهمن ۱۴۰۱، ۱۲:۴۳ ق.ظ
امشب مهمون داشتیم یکی از فامیل های نزدیک
ازدواج پسره و دختره فامیلی هست
پسره پسر خوبیه خیلی شخصیت پخته ای داره و خداروشکر تو اطرافیانم جزو محدود زن و شوهرهایی هستن که زندگیشون خوبه و به طلاق نکشیده خداروشکر(انقدر که طلاق شنیدم و آمار طلاق رفته بالا)
الان بچه دارن و چند ماهشه
بعضی اوقات فکر می کنم به اینکه کاش چند سال پیش به این پسره جواب مثبت می دادم و الان هم زندگی آرومی داشتم و رفته بودم سر خونه زندگیم و هم اینکه یه بچه داشتم
مگه ما آدما از زندگی چی می خوایم؟جز اینکه یه نفر رو دوست داشته باشیم و خانواده تشکیل بدیم و تنها نباشیم(البته موفقیت شغلی و این ها هم هستن)
بعدش می گم نه من لیاقتم بیشتر از این هاست و بعدش به خودم می گم الان تو این سن ۲۷ سالگی می خواستم بچه داشته باشم آخه چی کار؟الان مجردم و هیچ مسئولیتی ندارم و آزادم و می تونم به خیلی کارها برسم(ادامه تحصیل،موفقیت شغلی،زبان خوندن و خیلی کارهای دیگه) و در زمان مناسب با کیس مناسب هم ازدواج می کنم فقط باید صبور باشم تا شخص مناسب پیدا شه
یه جور خود درگیری😂
۰۱/۱۱/۰۸