اصرار
مادربزرگ من وقتی می ری خونه ش خییییییلی تعارف می کنه
حتی اگه میوه یا هر چیزی که آورده باشه تا بخوری رو خورده باشی بازم می گه چرا هیچی نخوردی؟😂😂
دیگه بچه هاش عاصی شدن
هر چقدر هم بهش می گن خب انقدر تعارف نکن هر کی بخواد خودش میوه یا حالا هر چی آوردی می خوره دیگه
دوباره روز از نو روزی از نو
دست خودش نیست😄
موقع ناهار و شام بری خونه شون از جلوی خودش همه چیزو جمع می کنه می ذاره جلو مهمون هاش یه دفعه می بینی مثلا دو سه تا کاسه ترشی و دو سه تا سبزی دور و ورته ولی جلو خودش هیچی نیست😂
می ری خونه شون یه جا بند نمی شه اول میوه می یاره بعد چای می یاره بعد مثلا تخمه نخود کشمش شکلات خلاصه هر چی😄
کلا داستان داریم
مادر منم همش حرص می خوره
منم می گم آخه مادر من عزیز(به مادربزرگم می گیم عزیز) کار خودشو می کنه تو چه بگی چه نگی
حرص نخور
ولی مادر همیشه حرص می خوره عزیز هم همش کار خودشو انجام می ده😐😂
سلام
خدا حفظش کنه مادربزرگ تون رو
چقدر مهربون و مهمون نواز 🎂👏👏👏👏
حرص خوردن نداره که،
دمش گرم 🌷 نمیدونم چرا یهو یاد مادربزرگم مرحومم افتاد و دلم براش کلی تنگ شد 😔