مهربان

مهربان
آخرین نظرات

امشب که زیارت رفتم برای همه دعا کردم و به نیابت از شما دوستان نماز خوندم.ان شالله قسمت همگیتون بشه امسال بیاید حرم امام رضا🤲

مادربزرگمم آوردیم با خودمون مشهد بعد بنده ی خدا نمی تونست هم پای ما تو حرم راه بیاد گفتیم ویلچر براش بگیریم

از یکی از خادم ها پرسیدیم گفت اگه بخواید ویلچر رو خودتون ببرید و بچرخونید تو حرم باید کارت ملی بدین ولی اگه نخواین کارت ملی بدین خودم می برم جایی که بخواین که مادربزرگم نشست رو ویلچر خادم حرم با سرعت نور😄 ما رو برد جلو گنبد طلا.مادربزرگم موقعی که خواست بیاد پایین از ویلچر گفت چقدر باید پول بدم؟😄خادم گفت اینجا رایگانه همه چیز.

mehraban 75
۰۸ فروردين ۰۲ ، ۰۰:۱۵ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۵ نظر

بالاخره رسیدیم مشهد😊

mehraban 75
۰۷ فروردين ۰۲ ، ۱۷:۳۷ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳ نظر

خوبی بدی دیدین حلال کنین دارم می رم مشهد تو راهم تازه حرکت کردیم.

mehraban 75
۰۷ فروردين ۰۲ ، ۰۵:۳۱ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ نظر

این یه قسمت کوتاه از یه آهنگ کردی هست که دو بار زدم

 

 

mehraban 75
۰۶ فروردين ۰۲ ، ۲۰:۵۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

تو فیلم پوست شیر عشق بین مژگان و رضا رو دوست داشتم

اون سکانسی که مژگان خواب بود و رضا تو خواب بهش ابراز علاقه کرد ولی تو بیداری نتونست جمله دوستت دارم رو بهش بگه و گفت دمت گرم

معرفتی که مژگان به پای رضا ریخت و تا پای درمان بالا سرش بود

mehraban 75
۰۶ فروردين ۰۲ ، ۲۰:۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

اگه قرار بود زندگیت یه کتاب می شد و نوشته می شد اسم اون کتاب رو چی می ذاشتی؟

mehraban 75
۰۶ فروردين ۰۲ ، ۱۵:۴۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳ نظر

یعنی انقدر که همراه های یکی از مریض هامون پیگیر کارهای مریضشونه اگه پیگیر درس و تحصیل و پیشرفت خودشون می کردن الان فیلسوف و انیشتین بودن.دهن ما رو صاف کردن پارتی هم دارن نمی شه بهشون از گل نازک تر حرف زد و گفت.وقتی می بینمشون دیگه بدنم کهیر می زنه و می خوام بالا بیارم😂😂😂😂

آخه یکی دو نفر هم نیستن هر دقیقه هم بیمارستانن.خود نگهبان ها هم از دستشون عاصی شدن.قانون آی سی یو رو به هم ریختن چرا؟چون از آشناهای مترون بیمارستانن😒

mehraban 75
۰۵ فروردين ۰۲ ، ۲۱:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

در عرض ۵ روز ۲۴ تا گزارش پرستاری نوشتم😔😖😫

خداروشکر فردا آخرین شیفتمه یکی صبح یکی شب

بعدش دیگه می رم تهران بعد راهی مشهد می شم

شکر

mehraban 75
۰۴ فروردين ۰۲ ، ۱۷:۳۸ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱ نظر

فقط امروز رو وقت داشتم برم عید دیدنی از خونه که در اومدیم بریم خونه ی اولین نفر،  یه شوخی کردم با خانواده گفتم چقدر شهرمون عوض شده😂

خونه ۶ نفر امروز رفتم با خانواده

بازم مونده.دیروز  یه سری ها رو هم خانواده بدون من رفتن به خاطر شیفت هام

اون ۶ نفری که گفتم امروز رفتیم اون مابین یه نفر اومد خونه مون وگرنه بیشتر می رفتیم😄

 

راستی هوا چرا انقده سررررد شده؟هر دفعه که از ماشین پیاده می شدیم باد داشت ما رو با خودش می برد.یکی از درخت ها رو کامل خم کرده بود😯

mehraban 75
۰۲ فروردين ۰۲ ، ۲۲:۳۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

تو سفره هفت سین بخشمون بچه ها یه سیر بزرگ آوردن با اینکه تو مشما گذاشتنش ولی انقدر بو می ده که نگو و نپرس☹

mehraban 75
۰۱ فروردين ۰۲ ، ۲۲:۵۲ ۴ نظر